پس از انقلاب اسلامی سال ۵۷ معلمی سکانداری فرمانداری خلخال را در دست گرفت که در زمان فرمانداری اش که همزمان با جنگ تحمیلی بود کارهای زیربنایی در عرصه راه ، آموزش ،بهداشت و بخش تولید انجام داد. در شرایطی که کشور با اقتصاد کوپنی اداره می شد و طبیعی بود که بیشترین بودجه در بخش جنگ خرج شود، ولی اروجعلی محمدی در همان ایام کارهای مهمی را آغاز و تکمیل نمود و به خاطر عملکرد منحصربه فردش به فرمانداری اردبیل منصوب شد.

اما از مهمترین ویژگی حاجی اروج غیر از عملکرهای عمرانی و سیاسی و آموزش و بهداشتی ، وی همزمان با جریان روشنفکری زمان حرکت کرده و در برخی از برحه ها لیدر جریان روشنفکری نیز شده است.

پس از آنکه اردبیل استان شد و احمدی نژاد استاندار اردبیل شد از همان زمان اختلاف در تفکرات فرماندار محمدی با احمدی نژاد مشهود بود و زمانیکه حاجی اروج برای انتخابات مجلس از حوزه انتخاباتی خلخال از سمت فرمانداری استعفا داد و از طرف شورای نگهبان هم رد صلاحیت شد احمدی نژاد فضا را مناسب برای کنار گذاشتن حاجی اروج از فرمانداری را مساعد دید. البته برای سیاسیون واضح بود که احمدی نژاد نمی تواند با حاجی اروج کار کند از یک طرف حاجی اروج لیدر جریان روشنفکری را در دست داشت در حالیکه احمدی نژاد فردی سنتی با گرایشات ایدئولوژیک خاص که پس از ریاست جمهوری وی این گرایشات کاملا خود را نشان داد. پس از آن حاجی اروج مسئولیت های متفاوت را عهده دار شد که در نهایت فرماندر تبریز در دولت اصلاحات شد.

این بار این شخصیت سیاسی از تبریز یعنی سیاسی ترین شهر ایران هم از لحاظ تشکیلات، هم از لحاظ ایدئولوژیک و هم از لحاظ سابقه انقلابی گری و مبارزاتی شد. شرح شهر اولین ها ،سیاسی ترین شهر ایران یعنی تبریز مقاله ای دیگر می طلبد فقط به این بسنده می کنم که حاجی اروج در دولت اصلاحات در سیاسی ترین شهر ایران فرماندار شد و همزمان بر شدت و تحکیم دولت اصلاحات کمک می نمود. و پس از آن نیز مدیرعامل کشت و صنعت مغان شد که با پیروزی احمدی نژاد در انتخابات ۸۴ برای بار دوم به دست احمدی نژاد این بار از کشت و صنعت مغان کنار گذاشته شد. و در دوران ۸ سال دولت احمدی نژاد، انتقادات تند و تیزی بر علیه این جریان فکری می کرد و همیشه در سخنرانی هایش بر علیه برنامه های “معجزه هزاره سوم” می تاخت.

با این مقدمه می خواستم در این مجال علت پرخاشگری برخی اصلاح طلبان ساده دل،فرصت طلبان نوکیسه و دلواپسان را بر برجسته ترین شخصیت سیاسی از لحاظ تاریخی تحلیل و تبیین نمایم. اما در دهه ۹۰ حاجی اروج در سه بازه زمانی با حرکت های سنجیده این گروه سه گانه را به گوشه رینگ برده و ناک اوت کرده است. اولین حرکت حاجی اروج در سال ۹۲ در انتخابات ریاست جمهوری بود که در هسته مرکزی گروه ۵۰ نفره که با رهبری رئیس دولت اصلاحات به پیش می رفت قرار گرفت و در گام اول توانستند روحانی را بر مسند ریاست جمهوری بنشانند و کشور را از پرتگاه سکوت نجات دهند. در انتخابات ریاست جمهوری این شخصیت برجسته سیاسی در سخنرانی های خود به افشاگری علیه جریان احمدی نژادی پرداخت و کشوروندان نیز بر تحلیل هایش اعتماد کردند و تا اینکه در یک انتخابات خاموش اما مهم و معنی دار به جریان اعتدال رای دادند. اگر شخصیت هایی همچون حاجی اروج نبود اکنون کشور در فضایی دیگر به سر می برد.

در دومین گام حاجی اروج به مدیریت کشت و صنعت مغان منصوب شد و کشت و صنعت ور شکست شده یا بهتر بنویسم ور شکست کرده را احیا نمود و از چنگ برخی جریانات که دندانشان را برای کشت و صنعت تیز کرده بودند خارج نمود و در راند دوم نیز حریف دلواپس خود را ناک اوت نمود. البته درباره کارهایی که در اندک زمان حاجی اروج در کشت و صنعت انجام داده مقالات متعدد می توان نوشت که تیتر وار به برخی از عملکردها اشاره می کنم. اولین و مهمترین کاری که در کشت و صنعت انجام شده رویکرد از کشت سنتی به سمت کشت بذر تغییر کرده است در این رویکرد اولا کشور بذر مورد نیاز را خود تولید می کند و به خودکفایی می رسد و ثانیا به عنوان مثال گندم را در نظر بگیرید اگر فقط برای کشت خود گندم باشد با قیمت مصوب دولت کیلویی ۱۴۲۵ تومان خریداری می شود ولی اگر همین سطح زیر کشت برای بذر گندم به کار رود کیلویی تا ۸۰۰۰ تومان افزایش می یابد و این سود برای اولین بار بر سرانه استان واریز می شود. در زمینه آبیاری مکانیزه کارهای زیربنایی مهمی انجام شده، در زمینه دامداری از علم روز دنیا استفاده شده و کارهای اساسی صورت گرفته است و برخی دیگر از پروژه ها که شروع شده اگر به سرانجام رسد به نظر کارشناسان اقتصادی که درآمد سرآنه استان اردبیل که هم اکنون در حدود ۴ میلیون است تا ۱۱ میلیون افزایش پیدا می کند. این یعنی تحولی عظیم در صنعت کشاورزی و اقتصادی استان اردبیل،یعنی استان عقب مانده اردبیل با کار کارشناسی و عملیاتی تا سطح استان های پیشرفته صعود می کند. حال باید هم استانی ها بدانند که حاجی اروج چه کار بزرگی انجام داده و چرا جریان دلواپس با وی مخالفت و حتی سم پاشی علیه وی می کنند.

اما در گام سوم حاجی اروج در انتخابات مجلس دهم در همه نقاط استان و دیگر استان ها فعال بود در این مجال فقط به استان اردبیل می پردازم. با سخنرانی هایی که در اردبیل و دیگر شهرها به حمایت از لیست امید انجام دادند در ضمن اینکه به افشاگری علیه غارت گری های دولت مهرورز می کردند شور خاصی در سخنرانی هایش وجود داشت که شهروندان اردبیلی همگان شاهد و ناظر این مسئله بودند و تاثیری که بر روی مردم داشتند و همچنین اعتمادی که مردم بر وی داشتند توانستند در یک ماراتن بی سابقه کاندیداهای دلواپسان را این بار در انتخابات مجلس ناک اوت نمایند.

در هر روی ما بر دلواپسان از نقطه نظر روانشناسی حق می دهیم اینچنین بر برجسته ترین شخصیت سیاسی آذربایجان تیغ کشی نمایند و با انواع تهمت ها وافتراها بر وی حمله ور شوند. طبیعی است که در طول ۳ سال یعنی از ۹۲ تا ۹۵ ضربات جانانه را دریافت کرده و ناک اوت شده اند و در مقابل این ناکامی ها پرخاشگری از خود نشان دهند و هرچه شدت ضربات قوی تر باشد بر میزان پرخاشگری افزایش پیدا می کنند.

در پایان توصیه ای برای اصلاح طلبان ساده دل،فرصت طلبان نوکیسه و دلواپسان دارم.

اولا اصلاح طلبان ساده دل و عزلت نشین در این گروه جای دارند برخی از اصلاح طلبان ساده دل که فقط از اعتبار حاجی اروج خرج می کنند بدانند که با ندانم کاری های خود فرصت و زمینه ای ایجاد نکنید که دیگران ندانم کاری های شما را به حساب حاجی اروج بنویسند و اصلاح طلبان عزلت نشین پا در عرصه جامعه و همراه با بزرگان به تقویت این جریان فکری بپردازند و همگام با بزرگان باری از دوش بردارید نه اینکه خود باری بر دوش اصلاحات شوید

دوما فرصت طلبان نوکیسه بدانید که به زعم قرآن خصرالدنیا و آخرت هستید اگرفقط و فقط این آیه را فهم کنید برای شما کفایت می کند.

سوما دلواپسان راه خود را می روند و قاضی در بین شما و جریان اصلاحات که در آذربایجان رهبری این گروه با حاجی اروج است فقط و فقط شهروندان هستند و بس.