11:44:44 - پنج‌شنبه 27 دسامبر 2018
تحلیل اروجعلی محمدی مدیر عامل سابق کشت و صنعت مغان در خصوص چرایی واگذاری این سرمایه ملی
کشت وصنعت مغان را اول به برنج محسن فروختند که با مخالفت شدیدمردم و نخبگان محلی وملی روبرو شد و حالا هم به یک سرمایه دار دیگر می فروشند؛سرمایه داری که درسال ۶۷ از من برای بیسکویت سازی کوچک خودحواله آرد و روغن وشکر می گرفت وحالا چنان فربه شده است که می خواهد اراضی شرکت مغان را به قیمت متری یک پفک نمکی بخرد.


ارس رسا / اینکه چرا کشت وصنعت مغان بقول آقای اعلمی به قیمت یک پفک نمکی حراج می شودویابقول من چرا اسب رابه قیمت نعلش میفروشند ذیلا درحد وسعم آنرابرای شماتوضیح می دهم
وقتی کسی معتاد میشود واعتیادش بر او غلبه مییابد معتاد اموالش را هم می فروشد وخرج اعتیادش میکند اقتصاد ایران درسال ۵۷بادرآمدفروش۶
میلیون بشکه نفت درروز بشدت بیماروبه درامدهای نفتی معتاد شده بود واین اعتیاد حاکمیت رادچار توهم وخود بزرگ بینی مفرطی ساخته بودهمان توهمی که شوماخر استراتژیست المانی با پیش بینی ان گفته بودکه کشورهای نفت فروش باید گستاخی درک این واقعیت راپیدا کنندکه فروش نفت تولید نیست و توهم تلقی تولید ازفروش نفت نتایج بسیارفاجعه سازی درپی خواهدداشت شاه وقتی از این توهم بیرون امدکه دیگر دیر شده واوج انقلاب بود او به مردم گفت من صدای انقلاب شما راشنیدم ولی پاسخی ازمردم نشنید منصفانه بایدگفت که انقلاب اسلامی معجزه وار این اقتصاد معتاد رابه کمپ ترک اعتیادکشانید و شورای انقلاب دراولین مصوبات خود فروش نفت ایران را به۳میلیون بشکه در روز کاهش داد
وجنگ نیز که برای نابودی انقلاب ازسوی شرق وغرب طراحی شده بود توانست به عنوان کوره خودسازی واتکا به تولید داخلی وخروج از اقتصاد نفتی ونفرین منابع عمل کند ومدیران کشور در طول سه دهه نخست انقلاب تا پایان دولت خاتمی با تلاش ودلسوزی توانستند پنجاه سال بعد از دکترمصدق برای اولین بار به طراحی و اجرای بودجه ای همت‌ گمارند که به درامدهای نفتی متکی نبود وکلا ازطریق مالیات تامین میشد و درامدهای نفتی فقط به مصارف توسعه وتولید تخصیص می یافت ولی شعار آن معجزه هزاره درآوردن نفت برسر سفره ها دوباره این چرخه را معکوس کرد وبا تزریق دوباره ۸۰۰ میلیارد دلاردرامد نفتی به اقتصادغیر مولد اقتصاد کشور دوباره به دلارهای نفتی معتادگردید درمجلس هشتم بر خلاف قانون اساسی در و تخته را بنام خصوصی سازی چنان باهم جور کردندکه هم هزینه های روزافزون دولت درمقابل فاجعه نقدینگی وتورم ان را پوشش دهند وهم بتوانند بانک خصوصی بزنند واموال بیشتری ازدولت راخریداری و تصاحب بکنند ویا اموال دولت را به بخش های غیر پاسخگوانتقال دهند واز هژمونی وکارایی دولت رسمی بکاهندواکنون آن ۸۰۰ میلیارددلار درامد بمانند باران تندی در اقتصاد ایران باریده است وآب باران در گودالها وچاهها پرشده است وصاحبان این چاهها و چاله ها نوکیسه ها هستند که با رانت های نفتی فقرای فرودست شده دراثر کاهش ارزش پول ملی رابسیار ریز می بینند ومستضعفین راعددی حساب نمیکنند و باپررویی وبرای تسلط بیشتر بر شریانهای اقتصادی میدان بزرگتری برای بازی شوم خودسازمان میدهند وخود رابرای خرید اموال ملی قدرت فائقه می دانند ومصیبت بالاتر آن است که رئیس سازمان خصوصی سازی با تکیه برایدئولوژی “”بفروش بره ” توی چشم نماینده مردم می گوید من حتی به یک ریال هم که شده است شرکت مغان را میفروشم آیا توهم وفاجعه از این بالاتر؟و اینجاست که بایدفهمیدکه چرا حضرت امیر(ع)بعداز رسیدن به حکومت بدون محافظه کاری فریاد کشید که اگربیت المال درمهریه زنانتان هم باشد آنرا‌ پس میگیرم امام اگاه بودکه صاحبان زر با این رانت ها می توانند باردیگر حکومت را به اشرافیت قبل ازبعثت پیامبر برگردانند وایمان‌مردم را با اشرافی گری وجامعه طبقاتی مورد هدف قراردهند ومردم را ازصحنه حذف بکنندو ازسرراه بردارند.
کشت وصنعت مغان را اول به برنج محسن فروختند که با مخالفت شدیدمردم و نخبگان محلی وملی روبرو شد و حالا هم به یک سرمایه دار دیگر می فروشند؛سرمایه داری که درسال ۶۷ از من برای بیسکویت سازی کوچک خودحواله آرد و روغن وشکر می گرفت وحالا چنان فربه شده است که می خواهد اراضی شرکت مغان را به قیمت متری یک پفک نمکی بخرد من با این مفت فروشی مخالفم چون اهمیت وتوان این گنج بزرگ را می دانم و آن رامی شناسم دومرتبه مدیرآن بودم و بارها برای آقایان نوشته ام که شرکت مغان می تواند حقوق کل کارکنان دولت در استان اردبیل رابپردازدچرایک مصاحبه تلویزیونی نمیگذارند تادروغ من آشکار شود من ازهمین ها مجوز اصلاح ساختارآن شرکت راگرفتم وبرنامه م راهم تا اتمام نوسازی شرکت پیش بردم وتولید را از۳۴۵هزارتن به ۵۸۵هزارتن رساندم و هزار نفراشتغال مستقیم ایجادکردم الان می فهمم که چرا در آستانه رسیدن به تولید یک میلیون تن محصول و ۱۵۰ میلیارد تومان سوددر هر سال مرا تحمل نکردند؟ چرا نمی گویند این شرکت کی قیمت گذاری شده است من کتبا گزارش کرده ام که۸هزار هکتاراصلا درقیمت گذاری نیامده است روشن است که مردم ونخبگان جامعه نمی خواهند این گنج مثل راحت الحلقوم درگلوی نوکیسه ها برود هیچ کس باخصوصی سازی مخالف نیست ولی همه با مفت فروشی حق الناس و بیت المال مخالفند توسعه اگر باخواست مردم هماهنگ نباشد نتیجه عکس میدهد هفت تپه گواه امروز است زخم جدیدی ایجادنکنید.

 

تازه های خبر
آمار وبسایت
  • بازدید امروز: 646
  • بازدید دیروز: 1849
  • کل بازدیدها: 4872302
وب لوکس موسسه خیریه آرزو وب لوکس وب لوکس وب لوکس وب لوکس
چندرسانه اي