ارس رسا – رضا امیرپور / قطع به یقین طرح تشکیل استان آذربایجان شمالی تاکنون به گوش شما نیز خورده است طرحی که در آن نمایندگان مشگین شهر، پارس‌آباد و بیله سوار ، گرمی ، کلیبر-خداآفرین – هوراند و اهر و ورزقان تشکیل استان آذربایجان شمالی را پیشنهاد داده‌اند پیشنهادی که طرح آن چنانچه از اهداف ذیل مبری باشد،طرحی گمراه کننده و تظاهر به تنویر افکار عمومی است.اولتیماتوم جدی به آفت مرکزنشینی و توجه جدی به شهرهای محروم و دور افتاده و احترام  به قدمت و تاریخ شهرهای قره داغ که ترکیبی از شهرستانهای قره داغ را شامل میشود طرحی که بقول الله قلی زاده نماینده کلیبر و خدافرین هوراند، استقلال قره داغ و احترام به تاریخ و قدمت این منطقه عشایر نشین است و توسعه تعجیلی این مناطق محروم را به دنبال دارد.

اما از بد حادثه ، کوری خوانی و یقه دریدن میان نمایندگان مردم و حتی در بین مسئولان اجرایی در مراکز استان و شهرستان ها در استانهای شمال غرب کشور ید طولایی دارد.

از درگیری و زدن به تیپ و طاق همدیگر در دوره سوم و چهارم مجلس که بگذریم ،همین چند سال قبل بود که حبیب برومند در سخنانی تهدید آمیز استان نشینان را تهدید به استان مستقل مغان و پیوستن به استان آذربایجان شرقی کرد.

ملکی و میرزاده البته که از دیدگاه همشهریان خود و کل مغان مقصر که نیستند،بلکه طبق نظر سنجی های انجام یافته، بدل به قهرمانی شجاع و مورد تحسین و تشویق آنان هستند بالاخره وظیفه نماینده دفاع از حقوق مردم حوزه استحفاظیه خود است همانطور که علیرغم کاهش فاحش از محبوبیت برومند در چند سال پیش،باز مورد تحسین جمع کثیری از مردم بود و در این خصوص حداقل پشتوانه مردمی خوبی داشت همانگونه که در سالهای قبل محبوبیت جنون آمیزی از جانب مردم کسب کرده بود و مردم را به خیابانها کشاند. این را هم بدانیم که نمایندگان و مسئولان مرکز استان نیز به همان اندازه که نمایندگان شهرستانی پشتوانه مردمی جمع میکنند،آنان نیز از حمایت مرکز استان برخوردارند و مورد تحسین مردم خود هستند لذا بعید نیست دعوای زرگری نمایندگان مجلس، بدلیل تعصبات جغرافیایی و منطقه ای میان مردم عادی نیز کشیده شود و به مانند؛ مردم عجب شیر با بناب و قزوین با کرج و … به جاهای باریک و مشکلات امنیتی ختم شود،لذا همانگونه که سخنان شورآفرین و مشفقانه سیاسان محبوب و مردمی انگیزه وحدت و یکپارچگی ملت ها می شود،به همان اندازه نیز نطق های عتاب آلود و تفرقه انگیز،سبب انگیزش موج تنفر و فتنه میان جوامع می شود.

اگر چه ملکی و اله قلی زاده دو نماینده طراح این پروژه، جلوگیری از تمرکزگرایی و توازن توسعه را دلیل اصلی این پیشنهاد قلمداد کرده اند،اما قطع به یقین تمرکززدایی تنها عامل این طرح کلیشه ای نیست و مسائل پیش پا افتاده ای چون؛ناهماهنگی ، اختلاف سلیقه،اختلافات قومی و قبیله ای و حتی منیت از عوامل اصلی این تنش و بحران خفیف است.

علی ایحال شایسته است نمایندگان و خواص محبوب بعنوان منتخبان و ره روان راستین جامعه میبایست رفتار و گفتار و کردارشان توام با تامل ، تدبر ، اندیشه و فکر تعمق همراه باشد تا مضاف بر اینکه جامعه را به سمت معاضدت و پویایی سوق دهد،آنان را از ارشاد در ناحیه تفرقه و دودستگی طرد نماید.