خبر را در صفحه اصلی ببینید
خبر را چاپ کنید
17/05/07 20:18
شناسه خبر : 25115

استفاده از اصل غافل گیری در انتخابات شوراها

اگر چه این روزها وضع کسب و کار و داد ستد در بازار خیلی کساد است،لیکن وضعیت انتخابات و اشتهای کاندیداها برای تبلیغات و احوالپرسی بی نهایت رونق گرفته است. ...

ارس رسا – اگر چه این روزها وضع کسب و کار و داد ستد در بازار خیلی کساد است،لیکن وضعیت انتخابات و اشتهای کاندیداها برای تبلیغات و احوالپرسی بی نهایت رونق گرفته است.

یکی از خوبان نقل میکرد…
یکی از همین روزهای کسادی بازار که پشت میز مغازه نشسته بودم و در انتظار ورود یک مشتری به درب مغازه زل زده بودم،یکباره متوجه نزدیکی یک فرد کت و شواری شیک پوشی شدم که به سمت مغازه در حرکت است.
تا اومدم به خودم بجنبم دیدم طرف مثل برق و باد داخل شده و تا پشت دخل میز فروشنده هم جلو آمده،از جا پریدم و برای لحظاتی غافل گیر شدم.
راستش را بخواهید اولش کمی هم ترسیدم نکند در این روزهای اسفبار بازار، بازرسی، مامور تعزیراتی چیزی باشد اما لبخندهای ملیح و نیش تا بغل گوشش را که دیدم کمی آرام شدم و یقین پیدا کردم که اشتباه می کنم چون چهره ژولیده و بشاش وی با چهره عبوس و جدی و لحن دستوری ماموران بازرسی و تعزیرات کلی متفاوت بود.
بالاخره تا به خودم بیایم طرف فورا مرا محکم در آغوش کشید و دستم را فشرد،دو سه تا ماچ مشدی و لعابدار از ته دل از صورتم برداشت و مجدد مرا بغل کرد.
تا خواستم بگم ببخشید شما!!!…
فورا با لحنی مودبانه و متواضعانه گفت؛فلانکس فلانی هستم کاندیدای پنجمین دوره شورای شهر پارساباد مسئول فلان اداره یا شرکت و …،از دیدنتان مفتخر شدم. بعدشم مجددا دست به سینه کنار رفت و خبردار ایستاد و گفت در خدمتتان هستم.
من هم که کلی غافلگیر شده بودم و جا خورده بودم صم بکم کنار ایستادم و برّ و برّ به صورتش زل زدم. نمیدونستم که چی بگم به این بنده خدا تا راضی و خوشنود شود از من.
بالاخره بعد از اینکه با کلی تعارف و تعزیر و سفارش از مغازه خارج شد،تازه متوجه شدم که این همه محبت های لبریز و سرشار از احترام و علاقه آتشین و حس انساندوستی حاصل رویای بلند پروازانه و تظاهر و خدعه است که انسان را وادار به چنین واکنشهایی قبیهی میکند.
برایش آرزوی شفاعت کردم و از خدا خواستم وی و چنین انسانهای احساسی و ندانم گرا را به راه راست هدایت فرماید.