خبر را در صفحه اصلی ببینید
خبر را چاپ کنید
18/04/24 17:29
شناسه خبر : 29746

تابو شکنی در بنگاهداری سنتی،نگرشی در شیوه مدرن بنگاهداری

(احیای شرکت پارس کلید خورد/ توسعه و تغییر و تحولات بنیادین در زیر ساختها و مکانیزاسیون) ...

پایگاه اطلاع رسانی ارس رسا:در نوشتارها تحلیل ها و سخنرانی های مدیران ارشد و تراز اول کشور بارها و بارها از بنگاهداری و مدیریت مدرن در طول ۳۸ سال گذشته به وفور سخنرانی و اظهار نظر شده است و همگان بر این باورندکه آمیزش تخصص و تجربه در کنار یکدیگر میتواند، بنگاهداری و فعالیت اقتصادی موفقی را رقم زند.

هر توسعه‌ای مستلزم تغییرات است و فرآیند توسعه بدون تغییرات عمیق در ساختارهای سیاسی،اقتصادی محقق نخواهد شد. بعد اقتصادی تنها یکی از اجزای توسعه نیست، بلکه عامل مهمی است که باید در کنار دیگر عوامل توسعه نظیر ابعاد فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی رشد پیدا کند.نقش مدیریت در سازماندهی توسعه و بهبود افق چشم‌انداز توسعه بسیار کلیدی و موثر است و یکی از اجزای اساسی در عامل توسعه به شمار میرود.

علیرغم تمامی این تفاسیر و تفاهیم ۳۸ سال است که بنگاهداری و فعالیت های اقتصادی در کشور خصوصا در استان اردبیل و منطقه مغان من جمله در کالبد دو بنگاه بزرگ و عظیم الجثه شرکت سهامی کشت و صنعت و دامپروری مغان و پارس نتوانسته جایگاه خود را دریافته و علیرغم اینکه مدیران و مسئولان با تفکرات مختلفی بر مسند این دو بنگاه عظیم تکیه زده، اما نه تنها موفقیتی در طول این چند دهه حاصل نشده بلکه روز به روز از حجم و سرمایه اولیه آنها کاسته شده و هرگز انتظارات را برآورده نکرده است تا اینکه نفعی برای این شرکت ها و منطقه به ارمغان بیاورد.

اگر چه شرکت مغان به لحاظ جثه و وسعت چندین برابر شرکت پارس بوده و سرمایه آنها غیر قابل مقایسه است اما با این حال شرکت پارس به سبب برخورداری از پوئن خصولتی بودن و نظارت و مدیریت محسوس ساختاری متفاوت از آنچه که در شرکت کشت و صنعت مغان حاکم است، داشته و از حملات سودجویان و فرصت طلبان محفوظ مانده است. اما همچنان با متد سنتی و مدیریت نامتعارف و غیر علمی و دیدگاهی محافظه کارانه و بدون ریسک اداره میشود مستندات حاکی است تنها تفاوت این دو شرکت در حفاظت از اموال منقول و غیرمنقول شرکت است و به لحاظ ماهوی تفاوت چندانی از همدیگر ندارند

صانعی-وکیلی-یحیی زاده-حسینی-پیرنعمت-حجازی-رحیم نژاد و گلچین مدیرانی هستند که تا پیش از این شرکت کشت و صنعت و دامپروری پارس را مدیریت و به این مرحله رسانده اند ، لذا پایان مدیریت گلچین در این بنگاه اقتصادی که متماثل به ۸ مدیر قبلی در شرکت کشت و صنعت پارس بود، میتوان مدعی شد که پایان مدیریت سنتی و محافظه کارانه در این شرکت بود.

با توجه به کارنامه شرکت و تغییر و تحولاتی که تاکنون در این شرکت شاهد و ناظر بوده ایم،واقعیت ها حاکی از این است که رویکرد هر هشت مدیر مزبور در این شرکت رویکردی محافظه کارانه و فاقد ذمه اجرایی که موید تبعیت از یک پارادایم مدیریتی و برنامه جامع راهبردی باشد،تهی بود لذا فقدان یک شخصیت تکنوکرات در این وادی کاملا مشهود و مبرهن مینمود هر چند ممکن است با توجه به سلیقه و برخی عملکردهای مقطعی برخی از این مدیران که البته همه آنها از دیدگاه ما قابل احترام و تکریم هستند،لیکن بحث رااقم در این سطور نه تنها بحث مقایسه مدیران نیست بلکه هدف از این یادداشت مباحث فنی و تخصصی در حوزه مدیریت است نه فرد و اشخاص،لذا علیرغم شخصیت کاریزماتیک برخی مدیران ادوار گذشته ،فقدان یک اهرم تکنوکرات(به جهت وضعیت ایستا و سکون شرکت در طول ادوار گذشته)کاملا مبرهن و  محسوس است.

علی ایحال عدم  بهره برداری مناسب و منطقی از حدود ۱۸۸۰۰هکتار اراضی شرکت پارس که  ۳۰۰۰ هکتار از آن بصورت دیم و افزون بر ۱۱۰۰۰ هکتار اراضی آبی به همراه  ۲۰۰ هکتار جنگلکاری ، ۲۰۰ هکتار زیتون کاری و ۱۲۰۰ هکتار مرتع و چراگاه که فرصت سرمایه گذاری بی نظیر و بی سابقه در طول تاریخ منطقه است،تقریبا بطور میانگین میتوان گفت وضعیتی ایستا و پایاپای با شکل اولیه و دست نخورده باقی مانده است در حالی که اگر همین میزان سرمایه و تجهیزات و امکانات و ماشین آلات و مکانیزاسیون در اختیار یک فرد یا گروه خاص یا بطور انحصاری بود،بدون شک در بدبینانه ترین شکل ممکن میبایست به مدینه فاضله ای تغییر شکل میداد که در تاریخ منطقه بی سابقه بوده باشد،

تابو شکنی در شیوه مدیریت شرکت پارس که دکترکاظم پور بر مسند آن تکیه زده و پیشتر نیز در سمت قایم مقام شرکت ایدیم( تحت لیسانس دایمر بنز آلمان) فعالیت می کردبا اتخاذ پارادایم مدیریتی نوین سبب بر چیده شدن مدیریت سنتی در این شرکت شده و هیچ فردی از مدیران ارشد گرفته تا پرستل و نیروهای تازه وارد منکر این تحولات نیستند لیکن این دیدگاه نه بخاطر حضور کاظم پور بلکه در سایه تفکرات و تحولاتی است که پارادایم مدیریتی وی در این شرکت الگو سازی کرده است ، در واقع تمامی این تحولات مدیون تفکرات حساب شده، تکنوکرات کارکشته ایست که با سرمایه گذاری و مطالعات دقیق سبب تحولات بنیادین در زیرساخت ها و شاکله اصلی شرکت شده و حیات تازه ای را بر این شرکت ارزانی داشته است.

ورود دکتر کاظم پور به شرکت پارس که مقارن با فرجام عمر مدیریت سنتی و غیر ارادی در این شرکت عریض و طویل است به وضوح  شاهد انقضاء سیطره انفعال و غایت هزمونی صدارت هستیم طوری که در این مدت کوتاه علاقه و اشتیاق کارکنان شرکت به فعالیت در این شرکت چندین برابر شده و نشان از تزریق پارادایم نوین در ساختار این بنگاه اقتصادی است بنگاهی که در آن بیشتر کارکنان خصوصا کارگران تا پیش از این از لگد مال شدن کرامت و ارزش های انسانی خود سخن میگفتند اما با حضور مدیریت جدید از حفظ ارزشها و تکریم شخصیت کارکنان و تحکیم ارزش ها بلکه از تغییر ادبیات کار و فعالیت در این شرکت سخن میگویند.

گذشته از پارادایم مدیریتی و مسائل رادیکالی، شتاب فرایند بکارگیری و تغییر و تحولات بنیادین بر اساس محاسبات انجام شده، خود گامی مهم در احیا، تجهیز و توسعه شرکت و ساماندهی اجزای اداری حقوقی و فنی آن در مدت زمان محدود کاری شده است آنهم در بدو ورود به شرکت که فاقد اطلاعات تکمیلی از وضعیت شرکت بوده یا با محدودیت زمان برای سیطره و دست یابی به حوزه های مختلف کاری مواجه بوده است.،بدون شک مطالعه و اجرای چنین پروژه هایی در سطح کلان در مدت زمان محدود،فرایندی بس دشوار و زمانبر است که تنها یک تکنوکرات قدر میتواند از عهده مسئولیت و ساماندهی آن بر بیاد. در واقع شعاع خیزی که مدیرعامل جدید برای پیاده سازی برنامه ها و پروژه هایش در این بنگاه اقتصادی برداشته ،حاکی  از نبوغ فکری و افق های تازه در این بنگاه اقتصادی و فرجام آن بصورت راهبردی میباشد.

 

شواهد و قرائن حاکیست بعد از انتصاب دکتر کاظم پور به سمت مدیر عاملی، ارکان مدیریتی که یکی از شروط اداره کردن هر مجموعه ایست، دگرگون شده و عواملی که پیشتر شایستگی و توانمندی آنان تثبیت شده  بود،در راس مدیریت ابقا شده اند.. علاوه بر مباحث مدیریتی که همگان متفق القول از کارکنان و کارشناسان شرکت گرفته تا تحلیلگران و اشخاص مرتبط و معاشرت کننده با شرکت پارس بر آن اذعان دارند،تدین و ریسک پذیری و تکریم کارکنان و ارباب رجوع از دیگر نکات حائز اهمیت است که در عین اینکه بیانگر اشرافیت در زمینه مدیریت است،بلکه  موید تسلط بر علوم و مفاهیم پایه در مدیریت، روانشناسی و عندالاقتضاء فقه و فلسفه بوده و نشانگر استعداد و غنای مدیریتی است ، لذا باور ما بر این تصور مبتنی است که در دوره جدید که میتوان از آن به عنوان دوره رنسانس شرکت پارس یاد کرد، از شاهواژه هایی که دربرگیرنده ایده هایی برای برنامه ریزی، ضوابط و مقررات، تا دستورالعمل ها و پارادایم و طراحی نو میباشد، به وفور شاهد خواهیم بود.

در هر صورت سخن به گزافه نگشوده ایم اگر مدعی شویم که شرکت پارس با حضور دکتر کاظم پور جان تازه ای به خود گرفته است، چرا که هنوز زمان زیادی از تسلط و شناخت مدیریت جدید بر شرکت پارس نگذشته،که تحولاتی ساختار یافته همچون آمایش اراضی و تبدیل ۱۴۰۰ هکتار از اراضی دیم  به اراضی آبی (که تنها معادل ده برابر رشد در میزان تولید در این اراضی را سبب خواهد شد) ، تزریق ۱۱۵ میلیارد تومان برای احیا و تجهیز بخش های مختلف، افزایش و نوسازی برخی مکانیزاسیون و ماشین آلات همچنین ظرفیت ایجاد اشتغال برای بیش از ۲۵۰ نفر رقم خورده است که هم  به لحاظ سرمایه گذاری و هم به لحاظ اشتغالزایی اتفاقی نادر و قابل تحسین است، گذشته از آن تکریم مادی و معنوی کارکنان از قبیل منسوخ شدن لفظ کارگر فصلی و رسمی و برخی لغات تامل برانگیز دیگر ، توزیع اقلامی مانند آجیل و شوینده های خانگی و … در مناسبت های خاص، که در تاریخ تاسیس شرکت فاقد سابقه بوده است، از جمله مزیت ها و مصالحی است که برای کارکنان و پرسنل شرکت در نظر گرفته شده و بدین ترتیب فرهنگی نو در شیوه توسعه و پیشرفت پدید آورده و کارگران و کارکنان را با میل و اراده وافری به سمت و سوی کار و تلاش توام با مسئولیت پذیری و تعهد سوق داده است.

با این روند بعید نیست در آینده ای نه چندان دور شرکت پارس به الگویی ممتاز برای دیگر شرکت ها و بنگاههای موفق در منطقه و کشور تبدیل شود، منوط بر اینکه سنگ اندازی ها و سرعت گیرهای سیاسی برای مدیریت و شرکت از سوی برخی سودجویان و منفعت طلبان تراشیده  یا مورد بی مهری و تبعیض قرار نگیرد مضافا اینکه مدیران و مسئولان منطقه نیز همکاری و تشریک مساعی با مدیریت و مجموعه شرکت پارس را مد نظر قرار داده آن را نقطه عطفی در راستای خیزش و انقلابی در زمینه بنگاهداری اقتصادی و جهش به سمت توسعه و پیشرفت منطقه قلمداد نمایند. فحوی سخن اینکه هیچکدام از این تلاش ها و برنامه ریزی ها به ثمر نمی نشینند مگر اینکه انگیزه لازم برای اعتلای اهداف عالیه در مدیران وجود داشته باشد.چرا که واکنش اعضا و کارکنان یک مجموعه بستگی به کنشی دارد که از سوی مدیرعامل بر مجموعه تحت خود امر تزریق میشود.

 

رضا امیرپور