ارس رسا – نادر علیمحمدی اردبیلی: توسعه و رشد استانهای مرزی کشورمان همواره جزو مهمترین ، ضروری ترین و در عین حال چالش برانگیزترین موضوعات برای همه دولتها بوده است . چرا که توسعه یافته بودن مناطق مرزی به لحاظ رفت و آمد اتباع کشورمقابل و حتی سایر کشورهای منطقه و جهان، میتواند تصور و تجسمی از کشورمان خوب یا بد در ذهن این افراد ایجاد کند که از منظر جنگ نرم نیز میتواند حائز اهمیت باشد.
همانگونه که همه میدانیم یکی از مهمترین دلایل انتزاع اردبیل بعنوان یکی از استراتژیکی ترین نقاط کشور از استان آذربایجان شرقی و ایجاد استانی جدید بنام استان اردبیل نیز فراهم نمودن شرایطی در جهت تسریع در رشد و بالندگی این خطه از کشور اسلامیمان بوده است.
هر چند به اعتراف دوست و دشمن استان شدن این منطقه تأثیر زیادی در توسعه این منطقه داشته و وضعیت آن به هیچ عنوان قابل قیاس با دهه ۶۰ نیست و نباید زحمات دولتهای مختلف، استانداران و مسئولین سابق و حال استان را نادیده گرفت. ولی وضعیت فعلی استان با توجه به پتانسیل بالای این منطقه در زمینه های مختلف اعم از کشاورزی، گردشگری، صنعتی و تجارت و بازرگانی و … که همه آنها از مهمترین مؤلفه های توسعه به حساب میآیند. در سطحی که مورد انتظار مردم این منطقه است قرار ندارد.
بی شک نقش تجارت، و داد و ستد مرزی از مهمترین راهکارهایی است که میتوان در استانهای مرزی از آن در جهت رونق اقتصادی منطقه بهره برد و این رونق میتواند صنعت گردشگری را نیز متحول کند از اینرو با توجه به رکود موجود در اقتصاد کشور و وجود موانع بینالمللی و داخلی در حرکت روان چرخه اقتصاد، استفاده حداکثری از پتانسیلهای منطقهای میتواند نقش بسزایی در ارتقاء اقتصادی همان منطقه و نهایتاً کشور ایفا کند.
در سالها و ماههای اخیر موضوع الحاق آستارا به استان اردبیل چه در میان مسئولین استان اردبیل، چه اصحاب رسانه و مردم منطقه همواره مطرح بوده و همه به اتفاق معتقدند که در صورت بازگشت آستارا به محدوده اردبیل میتوان با استفاده دقیق و کارشناسانه از پتانسیل بالای این منطقه برای رشد و توسعه استان و خود منطقه آستارا بهره برد.
منطقه آستارا برای استان اردبیل یک منطقه استراتژیکی است که میتواند گره گشای بسیاری از مشکلات استان در روند رشد و توسعه آن باشد.
متأسفانه هر بار که که این خواسته به حق مردم اردبیل و آستارا مطرح شده است مسئولین استان گیلان با موضع گیریهای متعصبانه و تهمتهای ناروا، اصل موضوع یعنی فراهم نمودن شرایط رشد بخشی از مردم مسلمان ایران به فراموشی سپرده و این خواسته را صرفاً یک موضوع احساسی و گرایشهای زبانی میدانند.
حال آنکه از نظر اغلب مردم استارا و اردبیل تنها دلیل این خواسته اقتصادی است. چرا که مسائل اقتصادی و معیشتی در حال حاضر مهمترین و اصلی ترین دغدغه مردم منطقه همانند تمام نقاط کشور است.
استدلالهای مختلفی در سنوات گذشته در خصوص لزوم الحاق آستارا به اردبیل مطرح شده است از جمله: اشتراکات زبانی و فرهنگی، سوابق تاریخی، خدمات گیری مردم آستارا از اردبیل و … ولی باید در نظر گرفت که حتی اگر این دلایل نیز وجود نمیداشت نیز منطق کافی برای ملحق کردن آستارا به استان اردبیل وجود دارد.
سوالی که باید از مسئولین گیلانی و همه مخالفان و کسانی با مطرح شدن این موضوع برافروخته میشود پرسید اینست که آیا هدف از تقسیمات کشوری و استان بندی کشور مگر چیزی جز توسعه و رشد نقاط مختلف کشور با مدیریتهای منطقهای است؟ همه گیلان و اردبیل و آذربایجان شرقی و … متعلق به همه ایرانیان است و خواست عمومی ایرانیان نیز طبیعتاً توسعه، رشد، و رفاه همگانی است.
باید بپذیریم اهمیت و نقشی که آستارا میتواند برای رشد و توسعه استان اردبیل داشته باشد برای گیلان نداشته و نخواهد داشت. چراکه گیلان بصورت بالقوه تمامی امتیازات و پتانسیل هایی که آستارا در اختیار دارد را در سایر شهرستانهای استان خود نیز دارد و میتواند به راحتی از آنها در جهت رفاه گیلانیان عزیز بهره بگیرد.
آستارای پیشرفته حتی اگر در قالب استان اردبیل نیز باشد یقیناً مورد تأیید و دلخواه هر ایرانی پاک سرشت و مسلمان است.
از اینرو از تمام مسئولین خدوم استان اردبیل بخصوص استاندار محترم جناب آقای دکتر خدابخش همچنین نمایندگان استان و همینطور نماینده محترم شهرستان آستارا در مجلس شورای اسلامی میخواهیم با همفکری کارشناسان، نسبت به تهیه طرحی در این خصوص اقدام نمایند تا در آیندهای نزدیک شاهد الحاق آستارا به اردبیل باشیم تا مردم عزیز منطقه اعم از ترک و تالش و گیلک از برکات آن بهرهمند شوند.
در پایان از همه مسئولین محترم گیلان و مردم شریف آن استان نیز میخواهم با دیدی فرا استانی و ملی به موضوع بنگرند و مصالح هموطنان آستارایی و اردبیلی خود را فدای تعصبات نکنند. و فراموش نکنند که در نقاط مختلف کشور عزیزمان چنین جابجاییهایی بدون کوچکترین مشکل و تنها با منطق و مصلحت و به سادگی صورت میپذیرد همانگونه که در سال ۱۳۳۷ بدون کوچکترین اعتراضی از سوی مسئولین و مردم استان آذربایجانشرقی(وقت) و صرفاً با در نظر گرفتن مصالح مردم آستارا که همگی بر آن واقفیم، این شهرستان از استان آذربایجانشرقی(وقت) جدا و به گیلان ملحق شد.
چرا نمیگذارید یقه رشت دست استارا بماند
و میخواهید یقه اردبیل را دست استارا بدهید.
گردش و تفریح استارا مال ما
دعوای اعتبار و … مال رشت
سرتان برای گرفتاری با استارا درد میکند
اگر دیدگاه ملی دارید پس بگذازید آستارا جزیی از گیلان بماند
بابا دم شما گرم که همه جا هستید و به این مهاجرا اجازه عرض اندام نمیدید
منتظر باشید که همشهریاتون بعد از سال ها غربت توو رشت دارن برمیگردن پیشتون
لزوم بازگشت دوباره مهاجران از آذربایجان به خاک پاک سرزمین آبا و اجدادی مغولستان
درسته اقا حسن نیک پی شما هم باید برگردی به خاک پاک افغانستان
اقای نیک پی راست میگند اما اول باید ایشون برگردند به خاک پاک پاک تریاکی افغانستان