11:51:08 - سه‌شنبه 16 مه 2017
فرازها و فرودها در موسسات و انجمن های خیریه/سعید مجردی مدیر عامل اسبق موسسه خیریه آرزو
راه اندازی و مدیریت خیریه ها در جوامع کنونی یکی از پر دغدغه ترین راهکارهای موجود در حوزه رویکرد مردمی است که راه تشخیص درست آن گاه به اندازه تار مو سخت و در مواردی ابتلا به بیماری ” مردم گریزی” در خیریه ها موجب کاهش اعتبار و عدم جاگیری در ” سبد توجه ” مردم می گردد.

ارس رسا- راه اندازی و مدیریت خیریه ها در جوامع کنونی یکی از پر دغدغه ترین راهکارهای موجود در حوزه رویکرد مردمی است که راه تشخیص درست آن گاه به اندازه تار مو سخت و در مواردی ابتلا به بیماری ” مردم گریزی”  در خیریه ها  موجب کاهش اعتبار و عدم جاگیری در ” سبد توجه ” مردم می گردد.

از انجاییکه موسسات خیریه بر اساس  اساسنامه هایی که تعریف شده باید عمل کنند ، هر اقدام و رویکرد دیگر خارج از این حوزه می تواند به ساختار اعتبار این موسسات لطمه بزند. فلذا مدیران و اعضای هیئت مدیره مسئولیت سنگینی در این حوزه دارند. برخی از رفتارهای خیریه ای قابل مقایسه با سایر حوزه های مدیریتی نبوده و حتی یک تیک رفتاری نادرست از سوی مدیر و یا دست اندرکاران این موسسات خیریه می تواند به هنجار شکنی خیریه ای منجر شود.

با تصور اینکه موسسات خیریه از بطن مردم برخاسته اند ، باید راهکارهایشان نیز مردمی ، رفتارشان آموزنده و در راستای اهداف و عملکرد خیریه بوده و اقدام آنها باید صادقانه باشد. دادن وعده های دروغین به جامعه هدف و سعی در پشت گوش انداختن اهداف اصلی که همانا حمایت صادقانه ، درست و بجا از مددجویان است هر موسسه خیریه با هر ساختار و پیشینه درخشان را نیز از کانون توجه مردمی دور خواهد کرد.

انداختن توپ به میدان دیگران و بی توجهی به اهداف خیریه می تواند آسیب ها را دو چندان نماید. فلذا اساسنامه یک خیریه می تواند مبدا و معیار مدیران و دست اندرکاران یک خیریه برای اهداف بلند مدت در اینگونه انجمن های مردمی باشد.

چگونه می توانیم از ابتلا به بیماری مردم گریزی نجات پیدا کنیم ؟ در واقع مردم ولی نعمت موسسات خیریه و صاحبان اصلی این نهادها و تشکل ها می باشند. آنها براحتی قضاوت می کنند و راه درست از راه نادرست را تشخیص می دهند. فلذا بزرگترین موسسات و انجمن های خیریه برای اینکه قلک هایشان همیشه پر باشد و محل آمد و شد خیرین گرانسنگ قرار گیرند صداقت پیشه می کنند.

صداقت مانند نخ نامرئی است که در تمام رفتار و اعمال خیریه ها از کوچکترین مقام و مسئول آن گرفته تا راس هرم مدیریتی آنها باید احساس شود. صداقت به پایبندی افراد فوق الذکر به اساسنامه و در واقع مددجو پنداری باید تعریف شود. هر موقع به هر دلیل مددجو از یک خیریه نتواند به ابتدایی ترین نیاز خود که در اساسنامه تعریف شده است دست یابد ، نشت بی توجهی به این موضوع اندک اندک بدنه موسسات را گرفته و پیکره آن را بیمار و چهره اش را مخدوش می سازد.

اعضاء و دست اندرکاران موسسات خیریه در کانون توجه مردم هستند. هر رفتار و کردار ولو به صورت شخصی تعبیر شود از نظر مردم با خیریه در ارتباط می باشد. از نحوه پوشش ، مشکلات رفتاری ، اعتیاد ، رفتارهای غیرمنطقی ، عصبانیت ، سوء استفاده از مسئولیت و موقعیت ، دو بهم زنی ، غیبت و بدگویی ، ناهنجاریهای اجتماعی ، دنباله روی یک طیف خاص و جانبداری از آن ( به دلیل وجود طیف های متنوع ) ، عدم شفاف سازی ، قدرنشناسی و بی توجهی به زحمات و تلاش های انجام گرفته ، عدم ارایه گزارش بموقع و دقیق به مردم ، تلاش برای تضییع حق دیگران به هر بهای ممکن ، همه اینها مانند سم برای موسسات خیریه عمل می کنند و فقط یکی از اینها کافی است اینگونه موسسات و انجمن ها از مسیر خود خارج و به دامان فراموشی سپرده شوند. یافتن مقصر و نسبت دادن برخی اتهام های ناروا به دیگران در حالی که اینگونه موسسات از ابتلای شدید به بیماری ” مردم گریزی” رنج می برند نه تنها نخواهد توانست درمان این نقیصه باشد بلکه به بیماری ” خود بزرگ بینی ” نیز منجر و اینگونه انجمن ها و موسسات هرگز در اصلاح رفتار خود ساعی و کوشا نخواهند بود.

اقدام داوطلبانه یکی از موثرترین شاخص های مطرح در جاگیری موسسات خیریه در بطن مردم است. هرگاه انسانها احساس کنند سودجویی در یک تشکل خیریه ریشه دوانده است به این نتیجه می رسند که وقتی  او شخصا می تواند بدون واسطه به فردی مددجو نفع برساند و موجب رضایت الهی باشد چرا باید با قراردادن یک خیریه بعنوان واسطه به خود ضرر مادی بزند و نیت او برآورد نشود.

این طرز فکر که شخصا می توان به نیازمندان کمک کرد هرگز مناسب نیست و با توجه به  وجود قوانین نظارتی در جامعه و اساسنامه در موسسات ، این امید همیشه وجود دارد که  انجمن ها و موسسات خیریه با وجود قوانین نظارتی در همه حال جوابگو هستند.

در انتها از موسسات و انجمن های فعال در زمینه حمایت از مددجویان نیازمند تقدیر و تشکر کرده و برای آنها آرزوی موفقیت و تلاش در راستای اهداف و آمال هایشان که بخاطر آن تاسیس شده اند را دارم . با توجه به تجارب گرانقدری که در این زمینه دارم حتم دارم عمل به موارد فوق الذکر می تواند در همه موسسات خیریه در سراسر ایران و حتی جهان موثر واقع شود و  اینگونه شرایط یعنی اقدام و عمل صحیح و خالصانه به فرامین و مضامین اساسنامه و اهداف  یک خیریه ، موجب گسترش فرهنگ نوع دوستی و رونق نیکوکاری خواهد گردید.

 *سعید مجردی

منبع: مغانه آنلاین

تازه های خبر
آمار وبسایت
  • بازدید امروز: 2900
  • بازدید دیروز: 7132
  • کل بازدیدها: 4802515
وب لوکس موسسه خیریه آرزو وب لوکس وب لوکس وب لوکس وب لوکس
چندرسانه اي