11:40:54 - سه‌شنبه 14 ژوئن 2016
ناگفته های انتخابات دهم
بهایش مهم نبود ؛ آمده بودند که فاتح شوند حتی به قیمت تخریب ستون های اسلام و اخلاق .

در این دوره از انتخابات مه غلیظی از تردید ؛خورشید حقیقت را پنهان کرده بود و رطوبت به حد بارش نرسیده بود سندی با مستندی باطل می شد ؛ نمودارها یکی پس از دیگری برای محکوم کردن و محکوم شدن می آمدند و می رفتند.
آن یکی فریاد واسفا از بی قانونی و آن دیگری تشت رسوایی خلایق را بر زمین می کوفت شخص ها را ناقابل و سبک می شمردند و پته ها روی آب می آمدند تا یکی بر دیگری فائق آید و برنده ی میدان شود اما در این میان ناباوری و تردید جان می گرفت و تشخیص راه از چاه مشکل می شد ؛ هرچه از باور مردم کاسته می شد خود باوری کاندیداها افزون می گشت.
بهایش مهم نبود ؛ آمده بودند که فاتح شوند حتی به قیمت تخریب ستون های اسلام و اخلاق .
کدام عقل سلیم حکم می کند که امانت خود را نزد کسی بسپاری که به امانت داری آن مشکوک شده ای؟اکنون متعجبم که چرا بر ناباوری و بی اعتمادی مردم خرده می گیرند؟ هنگامی که بذر شک پاشیده شود طبیعتا بی اعتمادی جوانه می زند و رشد می کند پس به جای توزیع داس ؛ نور همدردی و توجه بپاشید تا خاک یاس کنار رود و خورشید حقیقت آشکار گردد و باورها را بارور کند.
کمی به مردم ؛ همان دلسوختگان و یاران شب تنگ تان هم بیاندیشید .آن هایی که سال های زیادی صبر و شکیبایی پیشه کردند تا به سلامت از شعب ابی طالب بیرون آیند همانانی که شب ها را در تاریکی گذراندند و کمبود ها و سختی های جنگ را متحمل شدند و هنوز بر مزار فرزندان شان ضجه می زنند و یا آن هایی که کلاس های درس و دانشگاه را به امید درس معرفت الهی نیمه کاره رها کردند و اروند را به فرات پیوند زدند تا اقتدار ملی نظام حفظ شود!!!
.(جوان های دیروز خوب می دانند از کدامین درد سخن می گویم !)

حالت سوخته را سوخته دل داند و بس شمع دانست که جان دادن پروانه ز چیست ؟
هنوز بین آن چه می خواهیم و آن چه نمی خواهیم حد و مرزی قائل نشدیم !
در این میان دوسوال اساسی مطرح است ؛
۱ : این را انتخاب می کنیم چون …..
۲ : آن را حذف می کنیم چون ….
آیا آن چه می خواهیم عملی است ؟ آیا اجابت خواسته ها یا حذف ناخواسته ها مشروع و شدنی است ؟
درست بیاندیشیم و درست تصمیم بگیریم نه آن چنان که با مویزی گرمی مان شود و با غوره ای سردی !!
پا ورقی :
_ با وجود شاهدین بسیار در غدیر خم و قرائن موجود و احادیثی مبنی بر امامت و ولایت حضرت علی (ع)بعد از پیامبر ؛ علی تن به خواست مردم داد و بیست و سه سال خانه نشین شد و حتی بعد از به حکومت رسیدن گفت؛ قدر و منزلت حکومت در نزدش ؛ از لنگه کفشی کهنه کمتر است …
یادمان باشد که هم پیمان شدیم تا اسلام احمد ، عدالت علی و راه حسین را زنده نگه داریم
.
روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم

دین و دل باخته، دیوانه‌ی رویی بودیم بسته‌ی سلسله‌ی سلسله مویی بودیم

این روزها سکوت کردن به اندازه ی فریاد کشیدن دشوار شده.»

«کلک بهار»

تازه های خبر
آمار وبسایت
  • بازدید امروز: 776
  • بازدید دیروز: 7817
  • کل بازدیدها: 4945618
وب لوکس موسسه خیریه آرزو وب لوکس وب لوکس وب لوکس وب لوکس
چندرسانه اي