18:59:26 - یکشنبه 7 مه 2017
نقد سازنده،بیان توامان کمبودها و داشته هاست
ارس رسا – همیشه معتقد بوده ام که انسانی که درد جامعه دارد باید مسئولانه و دلسوزانه در عرصه حضور داشته باشد، منتقد وضعیتی باشد که آن را مطلوب نمی بیند و کارهای مفید انجام شده را نیز قدر و ارج بنهد. این یعنی نگاه مسئولانه، یعنی نظارت همگانی. آیه ی شریفه ی «و الموُمنون

ارس رسا – همیشه معتقد بوده ام که انسانی که درد جامعه دارد باید مسئولانه و دلسوزانه در عرصه حضور داشته باشد، منتقد وضعیتی باشد که آن را مطلوب نمی بیند و کارهای مفید انجام شده را نیز قدر و ارج بنهد. این یعنی نگاه مسئولانه، یعنی نظارت همگانی. آیه ی شریفه ی «و الموُمنون و الموُمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» نیز این معنا را القاء میکند و اصل هشتم قانون اساسی نیز بر این مهم تاکید می ورزد. اما انسان دلسوز هرگز به وقایع جامعه بادیدگاه صفر و یکی نگاه نمی کند ، هم تاثیرات خوب و مفید را بیان می دارد و هم تاثیرات بد را. انسان باید منصف باشد و البته حقیقت گو.
امروز بعد از مراسم نماز جمعه سعادت شد یکی از دوستان و همکاران گرانقدرم را ببینم، و هفته نامه ی ایشان را که مطلبی با عنوان ” امید بستیم و ناامید شدیم” در صفحه ی نخستش جای داشت را، مطالعه کنم. با وجود ارادت ویژه به ایشان، انتقادات جدی به مطلب مذکور وارد می دانم که به جهت تعهد اجتماعی ناگزیر از بیان آن هستم. چرا که معتقدم فرهنگ نقد و نقدپذیری و اصل مهم نظارت همگانی باید نهادینه گردد .

مطبوعات بعنوان رکن چهارم دموکراسی اگر در جهت تخریب ناعادلانه و یا تکریم متملقانه برآید، باید فاتحه ی توسعه خواهی و پیشرفت را خواند، چرا که توسعه محتاج گردش آزاد اطلاعات است و آنی که به هر دلیلی حقیقت را وارونه جلوه می دهد و یا تمام جوانب مساله را بیان نمی کند، بنوعی مدیون و بدهکار جامعه است . من واقعا تعجب میکنم از اینکه چطور نگارنده مسائل و خدمات ارزنده ی دولت را در کل کشور و به تبع آن در مغان عزیز نادیده گرفته و یک سری موارد کلی را عنوان کرده است که در برخی فراز ها برای آن مثال های نقض متعددی می توان آورد.
صدالبته من به ارزش دغدغه ی دوست بزرگوارم واقفم و این حس درد کشیدن ایشان برای جامعه را با جان و دل تحسین میکنم، و معتقدم که ” مرد را دردی اگر باشد خوش است…درد بی دردی علاجش آتش است” ، انسان دردفهم همانطور که درک عمیقی از رنج جامعه دارد باید به همان میزان نیز نسبت به امور انجام شده که در جهت رفع کمبودها و دردها اعمال شده حساس باشد و آنها را محترم و قابل تقدیر بداند. هیچ کس منکر این نیست که، مغان عزیز لایق این وضعیت کنونی نیست، لیکن ” قدر عافیت را کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید” ما چرا مصیبتی که در دولت نهم و دهم بر مغان وارد آمد را بازگو نمیکنیم؟ چرا نمیگوییم که شرکت مغان را چه کسانی از تجهیزات خالی کرده و آن را تا مرز نابودی کشاندند؟ دولت تدبیر و امید در شرکت کشت و صنعت مغان بالغ بر صد میلیارد تومان سرمایه گذاری کرد و به نوسازی تجهیزات و ماشین آلات آن اهتمام ورزید، هرچند که هنوز راه بهبودی شرکت مغان ادامه دارد اما حداقل کاری که نمی توان انکارش کرد نجات این شرکت از نابودی حتمی متاثر از ۸ سال دولت سابق توسط دولت تدبیر و امید است. این حقیقت را چگونه میبینیم ولی برعکس و ناقص به مردم انتقال می دهیم؟
چرا نمیگوییم وزیر راه دولت سابق با وجود متعلق بودن به این استان و آشنایی به وضعیت راه های مواصلاتی اسفبار استان اردبیل و با وجود خزانه ای پر از دلارهای نفتی یک متر از جاده ی مرگ را مجهز نکرد؟
چرا نمی نویسیم که اولین فرودگاه شمال غرب کشور یعنی فرودگاه مغان که در دولت نهم و دهم و در زمان وزارت آقای نیکزاد به تعطیلی کشیده شده بود امروز با همت دولت یازدهم ، در سخت ترین شرایط زمانی با بهترین زیرساختها و تجهیزات و امکانات روز دنیا توسعه یافته است، بطوری که از یک فرودگاه اختصاصی با قابلیت نشست و برخاست هواپیماهای از رده خارج شده به یک فرودگاه با قابلیت پیشرفته و فراز و فرود هواپیماهای غول پیگر ارتقاء یافته است، و تنها کار باقیمانده اش قیچی کردن روبان مراسم افتتاح دوباره اش است. این مساله را چگونه میتوان بیان نکرد و نادیده گرفت؟

مهم تر از همه این موارد ،چرا در ۸ سال دولت مهرورز کسی از منتقدان امروز جیکش هم درنمی آمد؟ درد آنقدر وسیع و گسترده است که نمی توان برای ادای آن کلمات مناسبی پیدا کرد اما بیان یک مورد عمق این الم را مشخص میکند و آن اینکه ” درآمد دولت سابق حدود ۸۰۰میلیارد دلار بود، چند دلار از این مبلغ هنگفت در ۸ سال به مغان تعلق گرفت و در آن سرمایه گذاری شد؟ آنموقع دوستان کجا بودند؟”

حقیقت مانند خورشیدی است که نمی توان با تکه های ابر آن را پوشانید، شعاع نور ساطع شده از آفتاب حق و حقیقت به جامعه رسیده است و ما نمی توانیم مانع آگاهی جامعه بشویم. حضرت امیرالمومنین میفرماید :” خداوند از آگاهان جامعه پیمان گرفته است کا نسبت به سرنوشت قوم خود بیگانه نباشند”، ما نباید با دادن آدرس غلط ،مسیر سعادت و پیشرفت تدریجی جامعه را تغییر دهیم. باید به مردم بگوییم که عملیات پایاب خدافرین پس از اقداماتی در دولت هشتم،چندین سال تعطیل شد، با وجود درآمد کلان کشور مغان مورد بی توجهی ظالمانه قرار گرفت، در حالی که میشد با سرمایه گذاری یک صدم از درامد هنگفت دولت سابق، یک مغان دیگر ساخت و برای هزاران نفر شغل فراهم کرد .
دولت تدبیر و امید با طرح” مهار آب های سطحی” و با عنایت مقام معظم رهبری، چیزی حدود یک میلیارد دلار در مغان در پروژه ی پایاب خدافرین که تقریبا آماده بهره برداری نیز هست ، سرمایه گذاری کرده است، و ما به راحتی از کنار این طرح ملی عظیم می گذریم و این حقیقت بزرگ را نمی گوییم ، طرحی عظیم که ۶۳ هزار هکتار از زمین های مغان را پوشش می دهد و با یک حساب سرانگشتی، بالغ بر ۲۰هزار نفر را شاغل خواهد کرد . آیا این جزو خدمات دولت حساب نمی شود؟

در بخش بهداشت و درمان با قبول بخشی از بیانات دوست بزرگوارم، لازم میدانم که بعرض برسانم ” در تمام کشور برای تمام شهروندان دفترچه ی طرح سلامت صادر میشود” چند ماه پیش یکی از بستگان من در بیمارستان امام (ره) تحت عمل جراحی از ناحیه کمر قرار گرفت، تمام هزینه های بیمارستان و اتاق عمل چیزی حدود ۴۰۰هزار تومان شد، در حالی که سال ۹۰ مشابه همین عمل را بر روی یکی از اعضای خانواده ام با مبلغی حدود ۶میلیون انجام داده اند، تشخیص خدمت دولت در حوزه ی بهداشت و درمان بسیار راحت است، کافیست فقط به بیماران مراجعه کنیم و از ایشان بپرسیم که آیا دغدغه ی هزینه های درمانی را دارد یا نه؟ البته تجهیزاتی همچون mri بعنوان نیازی ضروری که مرتبا و مکررا مورد مطالبه تمام فعالان این شهر بوده است باید تامین گردد که با توجه به گزارشات این مهم نیز به زودی محقق خواهد شد. مورد دیگری که نباید از آن گذر کرد ساخت بیمارستان تخصصی در پارساباد است که بلطف خدا با افتتاح آن به زودی بسیاری از مشکلات جدی بهداشت و درمان منطقه حل خواهد شد. با وجود تمام این مسائل همه نیک میدانند که خدمات دولت تدبیر و امید در حوزه ی بهداشت و درمان از ابتدای انقلاب تا کنون بی سابقه بوده و در کل جهان نیز کم نظیر است، آگاهان جامعه وظیفه دارند این طرح مبارک را به درستی با مردم درمیان بگذارند و بدون سمت و سوگیری های سیاسی این خدمت را ارج نهند.

مساله ی دیگری که اشاره نکردن به آن ظلم در حق دولت و ملت است، تبدیل گمرک اصلاندوز به اولین بندر خشک کشور توسط دولت تدبیر و امید است، ما با توجه به مشکلات و صعوبت هایی که در بحث فروش و عرضه ی محصولات کشاورزیمان داریم با وجود این ظرفیت مهم می توانیم آنها را حل و محصولات خود را به کشورهای همسایه ترانزیت کنیم ، بندر خشک اصلاندوز ظرفیتی بسیار مهم است که قادر به جذب سرمایه های داخلی و خارجی خواهد بود و از همه مهم تر از طریق این ظرفیت محصولات و تولیدات کشاورزی و دامی مغان به کشورهای پیرامون صادر، و علاوه بر ورود ارز به کشور و تولید اشتغال، برند مغان را در اروپا عرضه خواهد کرد. این ظرفیت ایجاد شده حقیقتا یک موهبت بزرگ است که دولت یازدهم برای مردم غیور مغان به ارمغان آورده است. اهمیت بندر خشک اصلاندوز زمانی بهتر درک میگردد که کشاورزان ما محصولات زراعی و باغی خود را می توانند به قیمت مناسبی عرضه کنند و بازار کشورهایی مثل آذربایجان و روسیه را برای خود فراهم و آماده ببینند. با وجود اینکه چندین مقاله ی بلند در این راستا می توان نگاشت اما من به یک جمله ی کوتاه بسنده میکنم . ” دولت تدبیر و امید با ایجاد بندر خشک اصلاندوز نشان داد که ، نگاه دولت به مغان نگاهی پویا واقتصادی گشته است نه نگاهی بسته و وبال انگار” .
در پایان ضمن قدردانی از همکار عزیزم لازم میدانم که بگویم نقد منصفانه نردبانی است که می تواند جامعه را به بالاترین نقطه برساند، همه ی ما بدون در نظر گرفتن علایق سیاسی خود موظفیم نسبت به آینده ی سرزمین مادریمان مسئولانه قدم برداریم و یاور تمام آنهایی که دل در گرو آبادانی و سعادت این مرز و بوم دارند، باشیم.
والسلام علی من اتبع الهدی

 

سجاد رضایی  

تازه های خبر
آمار وبسایت
  • بازدید امروز: 1694
  • بازدید دیروز: 7817
  • کل بازدیدها: 4946536
وب لوکس موسسه خیریه آرزو وب لوکس وب لوکس وب لوکس وب لوکس
چندرسانه اي