پژواک سیلی سخت ایران بر گوش امریکایی ها،خواب ابرقدرت ها را آشفته کرد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ارس رسا ؛ شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی،‌ فرمانده سپاه قدس ایران در جریان حمله‌ پهپادی در عراق که به دستور مستقیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا صورت گرفت نخستین ساعات بامداد روز جمعه سوم ژانویه/سیزدهم دی ماه به تیتر یک خبرگزاری‌های دنیا تبدیل شد.

اتحاد و یکپارچگی ملت ایران در طول سالها پس از پیروزی انقلاب اسلامی بارها و بارها به رخ دشمنان اسلام و انقلاب کشیده است اما همواره دشمن تلاش کرده تا به موازات دشمنی خود با ملت ایران از روزنه ها و عناصر سست عنصر و ضعیف النفس نیزداخل کشور نیزغافل نشود.

دشمنی امریکا با ایران به قول مقام معظم رهبری نه بر سر حقوق ملت ایران است و نه بر سر حقوق بشر و آزادی بیان و بمب هسته ای و توان موشکی و تروریسم و … بلکه دشمنی امریکا با ملت ایران بر سر استقلال و تکیه به توان داخلی و عدم فرمانبرداری از استکبار جهانی و مخالفت با زورگویی های غربی هاست و تمامی مسائل و مشکلاتی که در طول این چهل سال و اندی به مذاکره و گفتگو گذاشته شده است تنها برای نفوذ و رجحان اطلاعاتی و اشرافیت بر عوامل داخلی است چون اگر غیر از این باشد امریکاییها هیچ بهانه ای برای رابطه با ایران و جا سازی عوامل خود در داخل نخواهند داشت و بهانه آنها برای تراشیدن دلیل و برهان درراستای دشمنی با ملت ایران راه به جایی نخواهد برد.

از زمان روی کار آمدن دولت ترامپ و از آنجایی که او یک فرد نامتعادل از نظر روحی و روانی است،مدام شاخ و شانه می کشید و به قدرت پوشالی خود و مشاورانش دل بسته بود و قدرت ایمان و عزم و اراده راسخ ایرانی ها را دست کم گرفته بود.

همین دلایل واهی سبب شد تا بالاخره ترامپ اولین اشتباه فاحش و تاریخی خود و دولت امریکا را مرتکب شده و با این فرضیه که ایران از ترس توان نظامی و قدرت امریکا قادر نخواهند بود، پاسخ ترور سردار سلیمانی را بدهد،مغز متفکر طراحی حملات و عامل اصلی شکست داعش در عراق و سوریه را به شهادت رساند تا به زعم خود شکست اخیرش در منطقه را با این اقدام نسنجیده که برخواسته از سیاست های غلط و ضدانسانی آنها در منطقه است،تلافی نماید.

اما کاری که نباید می شد،شده بود و امریکا طبق معمول بار دیگر در محاسبات خود گام های اشتباهی برداشته و سردار دل ها را ترور کردند.در حقیقت آمریکایی ها هیچ گاه  تصور نمی کردند که موقعیت سردار شهید سلیمانی در منطقه یا داخل ایران تا این حد عمیق و گسترده است و برخلاف تصور واشنگتن، این ترورعاملی برای افزایش همبستگی میان جریان های مقاومت از یک سو و ایجاد اجماع در سطح ملی در داخل و خارج ایران شد.

متاسفانه واشنگتن حاضر نبود وضعیت نگران کننده و دشواری که در منطقه پیشرو داشت را قبول کند؛ در نتیجه دست به برنامه ریزی و محاسبه ای زد که از اساس غلط بود و آمریکایی ها در نظمی که خود ترسیم و به منطقه تحمیل کرده اند، شکست سختی خوردند و ضربات موشکی سپاه به پایگاه عین الاسد آنرا تبدیل به پایگاه عین الجسد کرده و امریکا و جهان را در شوک فرو برد.

سپاه با این اقدام خود درس عبرتی تاریخی به امریکا نشان داد تا یک بار برای همیشه به امریکایی ها دیکته کند که اقدام نظامی علیه ایران پاسخ پشیمان کننده و سختی را به دنبال دارد پاسخی که به قیمت نابودی ترامپ و پایان عمر وی در سپهر سیاسی امریکا و جهان انجامید.

مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا پس از آنکه عرصه را بر امریکا تنگ دید دست به دامن ناتو و اروپایی ها شد و با انتقاد از رفتار اروپایی‌ها پس از انتشار خبر کشته شدن سردار قاسم سلیمانی اعلام کرد که موضع‌گیری آنها در قبال این حادثه «به اندازه کافی مفید نبوده است» و «بریتانیایی‌ها، فرانسوی‌ها، آلمانی‌ها از آنچه که امریکا انجام داده است،بایستی دفاع می کرد،چرا که معتقد بود آنها با به شهادت رساندن سلیمانی زندگی اروپایی‌ها را نیز نجات داده اند.»ادعای مضحکی که بعدا تحلیلگران و سیاستمداران امریکایی آن را رد کردند.

اما ایران بعد از وارد کردن ضربات مهلک بر پیکره امریکا همچنان عقب ننشستند و اعلام کردند  تنها «خروج کامل نیروهای آمریکایی از منطقه» می تواند خسارت ناشی از شهادت حاج قاسم سلیمانی را جبران کند.

اقدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در حمله به پایگاه های آمریکا در عراق، بیش از آن که برای موازنه قوا صورت گرفته باشد به منظور ایجاد موازنه وحشت بوده است. یعنی جمهوری اسلامی ایران در کوتاه مدت، مطابق وعده خود در خصوص انتقام سخت سعی کرده است که شرایط را برای ایجاد موازنه وحشت شکل دهد تا از یک سو بتواند پاسخی به افکار عمومی داخلی پیرامون گرفتن انتقام ترور سردار سلیمانی داده باشد و هم از آن سو به جامعه بین الملل و به خصوص ایالات متحده آمریکا با نشان دادن این انتقام، قدرت خود را به رخ بکشد.

پس از نشان دادن ضرب شصت سپاه، بعید به نظر می‌رسد آمریکا قصد تقابل نظامی تازه با ایران را داشته باشد و از نظر ترامپ همه چیز به پایان رسیده است؛ واکنشی که ناشی از ضعف در مقابله و ادامه درگیری با ایران است؛ هرچند در اوضاع کنونی می‌تواند واکنشی عاقلانه تلقی شود که مانع از پرداخت هزینه انسانی و مالی سنگین برای آمریکا باشد.

شاید این آخرین درگیری و یا حمله ایران بر علیه امریکا و یا بالعکس نباشد،اما انتقام سختی بود که درس عبرتی برای امریکاییها شد تا بعد از این دولتمردان و حتی جنگ طلبان امریکا چنین اشتباه راهبردی را  مرتکب نشده و حتی از بکار بردن لفظ حمله نظامی به ایران نیز اجتناب کرده، جرات عرض اندام در برابر قدرت نظامی ایران را نداشته باشند.

خبرنگار: رضا امیرپور