وضعیت مسکن در تهران بحرانی است و در صورت ادامه روند افزایش اجاره بها ممکن است بخشی از طبقه متوسط هم به جمعیت اتوبوس خواب ها وساکنان گرمخانه ها اضافه می شود .بی خانمانی یک مسئله جهانی است که درکشور ما پدیده نوظهوری است و مقایسه آمارهای کشور ما با کشورهای پیشرفته نشان می دهد ما دراین حوزه مسئله ای نداریم اما آنچه برای ماچالش زا شده است مداخلات بد و ناقصی است که مدیریت شهری سالها در این حوزه داشته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ارس رسا به نقل از سرآمد آنلاین ؛ پدیده بیخانمانی یک فرمول بسیار ساده دارد. فقر مادی، فقر ارتباطی و فقر معنوی (فقر هویتی) مثلث بی خانمای را تشکیل می دهند ، اگراین سه در یک نفر گردهم بیایند، ما با پدیده بیخانمانی مواجه هستیم. ازهمین منظراگرما همین سه فاکتور را در نظر بگیریم، ما میتوانیم از دل این تیپهای مختلف کارتنخوابی را پیشبینی کنیم. بیخانمان ها و کارتنخوابها یکسری نیازهایی دارند که اگر ما به این نیازها توجه نکنیم، اشکال مختلف از این پدیده را در گوشه و کنار شهر میبینیم.اولین نکتهای که در مقام مداخله باید توجه کنیم، نیازهای کارتنخوابها و بیخانمانها هستند. اما به نظر بسیاری از سمن ها، بیشتر این خانواده ها دارای اعتیاد به مواد مخدر و محرک بوده و دلیل اصلی بی خانمانی آن ها بی مسئولیتی سرپرست خانوار نسبت به خانواده اش است.
دوران گذار از مستاجری به بیخانمانی
ایمان میرزایی جامعه شناس در گفت و گو با اقتصادسرآمد با بیان این که «کارتن خوابی» صرفا ریشه در کاستی های افراد ندارد، به خبرنگارما، گفت: درست است که خانواده های بدون درآمد مهم ترین گروه آسیب پذیر برای کارتن خواب شدن هستند، اما استفاده حرفه ای از «کارتن خوابی» را نمی توان ندید، افرادی که اغلب مهاجر و دارای اعتیاد هستند، با حضور در یک منطقه، نظم اجتماعی آن محل را بر هم می زنند و سبب شیوع آسیب های اجتماعی می شوند.
وی تشدید عوامل اقتصادی و بیکاری و طمع برخی صاحبان ملک را از عوامل اشاعه پدیده بیخانمانی و افزایش جمعیت در این بخش دانست و به اقتصاد سرآمد افزود: تبعات اجتماعی ناشی از «کارتن خوابی» های نمایشی را حتما باید در نظر گرفت و فکری برای آن کرد و در این زمینه نیاز به هماهنگی تمامی دستگاه ها، معرفی افراد سابقه دار در زمینه استفاده ابزاری از عواطف مردم و عملکرد مدون و نیز همکاری مردمی در زمینه عدم کمک های غیر مسئولانه به این افراد وجود دارد.
او معتقد است: پدیده «کارتن خوابی» عوارض اجتماعی جبران ناپذیری دارد و دلیل آن هم نه نیاز مالی و بیکاری، که فقدان ساز و کار هماهنگ مقابله با این پدیده بوده و نیاز است، دستگاه ها به طور هماهنگ و مطالعه شده به مبارزه با این پدیده بپردازند.
وضعیت مسکن به شدت بحرانی است
این کارشناس حوزه اقتصاد مسکن گفت: وضعیت مسکن به شدت بحرانی است و بسیاری از خانوارها و افراد طبقه متوسط که نه معتاد متجاهر و نه هیچ مشکل اجتماعی دارند هم به تدریج وارد عرصه اتوبوسخوابها و کارتنخوابها میشوند.
متخصص اقتصاد شهری درباره شکل گیری پدیده بی خانمانی بااشاره به این که از سال ۹۵ به این سو سفره خانوارها به طور متوسط نزدیک به ۳۵ درصد کوچک شد که متناسب با جایگاه طبقاتی هر خانوار این درصد متفاوت است،سطح فقر به حدی گسترش پیدا کرده که به لایههای میانی جامعه رسیده،به اقتصاد سرآمد افزود: جامعه در حال دو قطبی شدن و طبقهی متوسط در حال اضمحلال است . میزان مصرف خانوار از کالاهای ضروری خوراکی به شدت کاهش پیدا کرده و حالا در این میان وضعیت مسکن دیگر جای خود دارد.
حقیقت این است که نظام برنامهریزی کشور به صورت خلاصه دو خصلت داشت؛ اولا هیچ زمانی توجهی به بحث گسترش بازار استیجار آن هم با واحدهای مسکونی اجارهای ارزانقیمت نکردند و نقطهی تمرکز سیاستگذاران و دولتمردان در تمامی موارد، ساخت مسکن ملکی بود با این بهانه که درواقع ملکیت ایدهال هر خانوار ایرانی است غافل از اینکه درواقع مسائل دیگری میشود پشت آن به عنوان بهانه پیدا کرد. به همین دلیل هیچ زمان بحث اسکان در حد تناسب ویژگیهای اقتصادی اجتماعی جامعه مطرح نشد. این چرخه در کلانشهرها پررنگ است زیرا نظامهای حمایت اجتماعی محلی، بومی و سنتی را در کلانشهرها کمتر داریم.
افزایش نرخهای بازار اجاره طی چهار سال گذشته در حالی فشار به خانوارهای مستاجر را افزایش داده که سطح دستمزد جامعه کارمندی و کارگری که اغلب از اقشار اجارهنشین هستند متناسب با رشد قیمت اجاره افزایش نداشته است. به همین دلیل بسیاری از مستاجران مجبور به کوچ طبقاتی از شمال به مرکز، از مرکز به جنوب و از جنوب به خارج از تهران شدهاند. با اینکه آمار دقیقی از نرخ اجارهنشینی کارگران وجود ندارد تخمین زده می شود که حدود نیمی از خانوارهای کارگری اجارهنشین حدود ۹۰ درصد کارگران ساختمانی مستاجرهستند.