مالک رضایی/ارس رسا – آیا سازمانی هم بنام کنفرانس کشورهای اسلامی وجود دارد!؟ازافغانستان تا یمن وازعراق تا سوریه،حوزههای تمدن اسلامی درآتش خانمانسوزی میسوزد که مجریان تئوری برخورد تمدنها برافروخته اند.دریغ که این فاجعه،یکبارهم دردستورکارسازمان عریض وطویل کنفرانس اسلامی قرارنگرفته است.آنها سوختن وازبین رفتن تمدن بی دفاع اسلامی را دراین کشاکش بی رحمانه ویکطرفه،چنان به تماشا ایستادهاند که گویی شعلههای آتش را ازکُره ای دیگر نظاره میکنند.
زمین وآسمان سوریه به آزمایشگاه تسلیحاتی میلیتاریسم جهانی تبدیل شده است.تلاقی تقابلها واتحادها وائتلافها ونیزتاکتیکها واستراتژیها درآن به حدی گیج کننده است که شناخت دوست ازدشمن،ممکن نیست.بعید به نظرمی رسد که برجسته ترین صاحبنظران علم سیاست نیز بتوانند تحلیلی روشن از آنچه که امروزدرسوریه می گذرد،بدست دهند .
گروههای سلفی،ارتش آزاد،داعش،جبهه النصره ومهم ترازهمه آمریکا، روسیه،اروپا،عربستان،ترکیه،قطر،امارات و…دراین آتش افروزی نقش ایفا می کنند. سوریه به طرزعجیبی به گرانیگاه سیاستهای کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شده است وافقی ازجنگی گسترده ترنیز پیش رویِ آن دیده می شود.
آنچه برای همۀ آنها مهم است حفظ موقعیت خود ولو دربخش کوچکی ازآن منطفه است،آنها به هیچ وجه نگران بالکانیزه شدن منطقه نیستند،چنین نگرانی نه درکرملین ونه درهیچکدام ازپایتختهای کشورهای غربی وجود ندارد .
درحالیکه کشتار سوریه دریک جنگ خانمانسوز ازمرزصدها هزار تن فراتر رفته است،معادل نصف جمعیت آن کشورنیزخانه وکاشانۀ خود را به سمت نقاط مختلف جهان ترک کرده اند.«آنگلا مرکل»باتبختر خاصی اعلام میکند که آنها از«کعبه»به سوی ما پناه آوردهاند،اما گویی سردمداران جهان اسلام ازاین پیام مخرب وهویت شکن نیزعمق فاجعه را درنیافته اند.
هرروزبه مغزصدها پیروجوان وزن وکودک از فاصلۀ نیم متری گلولۀ مرگ شلیک میکنند و دنیا ازگیرندههای خود،چنان تماشاگراین صحنههای دلخراش است که فیلمهای هالیوودی را نمیتوان به آن آسانی تماشا کرد.چه برسرِاخلاق وبشریت آمده است؟
هزاران نفر را درمناطق مختلف سوریه وعراق و…و درملاء عام سر بریده اند که چشمان قسی القلبترین انسانها هم ازدیدن آن،وحشت می کند. شلیک گلوله به مغزمردم بی پناه و مظلوم،به یک امر عادی و روزمره بدل شده و ازسرهای بریده برای ایجاد رُعب و وحشت،توپ بازی و اسباب تفریح ساخته اند.برای اینکه نشان این جنایت برچهرۀ غرب باقی نمانَد،برسینۀ هریک ازجانیان هم علامتی ازاسلام آویختهاند و جنایت را در چهرۀ عوامل خود،النصره،الداعش و…متجلی ساختهاند، تاهم چهرۀ واقعی خود را دراین صحنهها پنهان نگه دارند و هم به جهانیان بباورانند که اسلام همین است.
اما این تمام ماجرا نیست.شبکۀ جهانی میلیتاریسم درتخریب ارزشمندترین آثار و تمدن اسلامی،چنان پیش رفته است که تبیین آن درسطر و ستون محدودنمیگنجد.صد افسوس که ترفندها چنان درلایههای ضخیم، پیچیده و پنهان گشته است،که دوست ودشمن درآن ره گم کردهاند.کشوری که از فراز دریای خزر،موشکهای دوربرد خودرا به اصلیترین حوزۀ تمدن اسلامی شلیک میکند به همان اندازه، پایههای این تمدن را میلرزاند که آن دیگری با خرج میلیونها دلار، روی دیگر این تاراج را به نمایش گذاشته است.سردمداران قدرتهای بزرگ، درعملیاتی نمودن تئوری برخورد تمدنها، چنان دست به کارشده اند که روح هانتینگتون هم عاج و واج مانده است.
چگونه است که دنیای غرب درخانمانسوزترین جنگ جهانی خود، پاریس را بعد از سقوط به دست نازیسم ازویرانی ویرانگرترین عنصر تاریخ دراَمان نگه داشت و به هزار خواهش و تمنا گفت این بنای تمدن را ویران مکن،اما امروز قصد کرده است ازبقایای تمدن اسلامی جز تَلُی از خاکستر به جا نگذارد؟!
منطقه ای که روزی طلایهداربزرگترین تمدن جهان بود،اکنون در حال نابودی کامل است.آنجا روزگاری بهترین دانشگاهها و کتابخانههای جهان را درخود جای داده بود.زمانی که پرچم درخشانترین تمدن جهان را برافراشته بود،شوالیههای اروپایی قادربه نوشتن نام خود نیزنبودند اما اکنون شعله های آتش در آن سینۀ آسمان را می شکافد.
پرواضح است که عناصری مانند داعش و… در این میان،مزدورانی بیش نیستند.آنها صرفا ماموریتی راانجام میدهندکه برایشان تعریف شده است وچون تمام شود،همانند موشی که دُمشان را بگیرند ودرچالهای بیندازند به چاله ای از تاریخ خواهند انداخت.اماآنچه که در این میان حائزاهمیت است خوابی است که کشورهای اسلامی را فرا گرفته است.آنها چرا چاره ای اساسی براین درد وآلام جهان اسلام نمی اندیشند؟چرا نمی دانند که برای حل این بحران ،دود سفیدی ازبام غرب و روسیه و سازمان ملل و…بلند نخواهد شد،چطور بی توجهند که منافع اغلب آنها درتداوم این بحران تعریف شده است؟
مالک رضایی