دکتر رضا صولت/ارس رسا – عدم تمایل ایران از تقابل با سعودیها بیشتر با هدف جلوگیری از بازگشت نظامی امریکا به منطقه صورت میگیرد.با وجود افزایش تنش و لفاظیهای خصمانه بین ایران و عربستان سعودی در سطوح دیپلماتیک، افکار عمومی و رسانهای و اخیرا هشدار فرمانده نیروی دریایی سپاه در مورد برگزاری مانور دریایی عربستان در محدوده تنگه هرمز، ایران همچنان خواهان پرهیز از تقابل با سعودیها است، چون مساله را گستردهتر از مناسبات دوجانبه، بیشتر مربوط به احتمال بازگشت نظامی امریکا به منطقه میبیند. غالبا ریشه تقابل کنونی بین ایران و عربستان سعودی به مساله رقابت ایدئولوژیک بین شیعه و سنی یا رقابت ژئوپولتیک برای افزایش نقش دو کشور در منطقه ارتباط داده میشود که با فاجعه منا در سال گذشته که در آن صدها زایر ایرانی به شهادت رسیدند تشدید شده است. اما یک مساله مهم دیگر در این معادله را هم نباید فراموش کرد و آن دیدگاههای متضاد دو کشور در مورد حضور امریکا در منطقه و چالشهای امنیتی ناشی از آن است. سعودیها بهطور سنتی حضور امریکا در منطقه را به نفع منافع خود و تامین امنیت منطقهای میدانند. از دیدگاه آنها، این حضور برای مهار نقش فزاینده ایران در منطقه ضروری است. آنها از امریکا گله دارند که، با سرنگونی طالبان و صدام، توازن قوای منطقهای را به نفع ایران بهم زده و اکنون با «سیاست تعامل» اوباما در پرتو توافق هستهای (برجام)، واشنگتن در مسیر پذیرش نقش غالب منطقهای ایران قرار میگیرد. برای مقابله با این وضعیت، سعودیها یک سیاست دوجنبهای را درپیش گرفتهاند. نخست، طراحی سیاستهای مستقل و تهاجمی در منطقه، معروف به دکترین سلمان، که هدف اصلی آن مهار نقش ایران در همه جا در منطقه (سوریه و یمن) و در جهان و با تمامی ابزارهای موجود سیاسی، امنیتی و اقتصادی است. دوم، لابی کردن گسترده در کنگره و اندیشکدههای امریکایی برای به چالش کشیدن زمینههای مثبت برجام بین ایران و امریکا. پشت پرده این سیاست سعودیها یک هدف عمیقتر نهفته است و آن اینکه امریکا در مسیر تقابل احتمالی بین عربستان و ایران به ناچار مجبور به انتخاب عربستان شده و بار دیگر به منطقه کشانده شود. مثلا آنها امید دارند که امریکا را به هرنحو ممکن به مداخله مستقیم نظامی در سوریه وادار کنند. یا امریکا را متعهد به یک اتحاد نظامی نهادینه شده در خلیج فارس کنند که در آن سعودیها رهبری کشورهای کوچک عربی دیگر را بر عهده بگیرند. به همین دلیل، سعودیها برای پایان ریاستجمهوری اوباما لحظه شماری میکنند. در مقابل، ایران حضور امریکا در منطقه را به ضرر منافع خود و همچنین امنیت منطقهای در نظر میگیرد. از دیدگاه ایران، حضور امریکا در منطقه، فراتر از تهدیدات مستقیم امنیتی مثلا در قالب سیاست «تغییر رژیم» و تلاشهای امریکا برای به حداقل رساندن نقش منطقهای آن، ریشه اصلی گسترش افراطگرایی و شکافهای قومی است. در این ارتباط، جنگهای امریکا در افغانستان و عراق به گروههای افراطی و تروریستی بهانههای لازم را برای استخدام نیرویهای جدید برای تداوم «جنگ مقدس» شان با نیروی اشغالگر خارجی داده است. حاصل این امر چالشهای جدید امنیتی در اطراف مرزهای ایران است که میتوانند این کشور را درگیر منازعات پیچیده و بعضا ناخواسته کنند. برای مقابله با این وضعیت، ایران هم یک سیاست دو جانبه را در پیش گرفته است. نخست، کمک به تقویت حکومتهای ملی و فراگیر در کشورهای دوست مثل عراق و سوریه و بسیج نیروهای سیاسی محلی برای مقابله با جریانهای تروریستی از جمله داعش و القاعده. دوم، تلاش برای گسترش همکاریهای منطقهای به خصوص با بازیگران اصلی منطقه، یعنی عربستان سعودی و ترکیه، برای حل مسائل منطقهای. هدف اصلی هر دو سیاست رفع توجیه مداخله احتمالی نظامی امریکا در منطقه است. البته نباید اشتباه کرد. در این معادله ایران الزاما خواهان نفی یا به خطر انداختن منافع امریکا در منطقه نیست، بلکه بیشتر خواهان تامین منافع خود در یک قالب چندجانبه و از طریق تثبیت نقش خود و متحدان منطقهایاش به عنوان یک ضرورت در دستیابی به راهحل جامع برای مشکلات جاری منطقه است.
دکتر رضا صولت تحلیلگر مسائل سیاسی