ارس رسا – شاید بسیاری از ما صبح که بیدار میشویم یک نقاب بر چهره میزنیم و از خانه بیرون میرویم؛ یکی نقاب یک آدم مهربان، یکی نقاب آدم منصف، یکی نقاب آدم مرفه و یکی نقاب آدم راستگو.به راستی شما چه نقابی به صورت میزنید و چقدر آن نقاب به چهره واقعی شما نزدیک است؟و گاه صد نقاب برای یک چهره. انسانها برحسب انسان بودن دارای دو رو هستند؛ یک رو ظاهر افراد و روی دیگر باطن انسانهاست. دورویی بیانگر این نکته است که ارتباطات در جامعه به شکل موثر صورت نمیپذیرد. وقتی ظاهر و باطن افراد با یکدیگر همخوانی نداشته باشد و هر کدام به شیوه خودشان عمل کنند، دورویی به وجود میآید.
دورویی تظاهر فرد به داشتن ارزشهایی است که به آنها باور ندارد و در رفتارهایش انعکاس نمییابد. ریا نوعی حیله است و ما با حیله از خود شکلی غیر از آنچه هستیم نشان میدهیم. فرد ریاکار معمولا دارای یک ترس درونی نیز هست که خود را به شکل و صورتی نمایان میکند که آنچه در حقیقت است پنهان بماند. مثلا وقتی ما از امری احساس خطر میکنیم خود را پنهان میکنیم، میتوانیم بگوییم ریا و دورویی هم نوعی پنهان شدن هست یا پنهان کردن حقیقت بهدلیل ترس و وحشت، البته همیشه هم بهدلیل ترس نیست، گاهی هم برای فریفتن دیگران برای سودجویی نیز هست، پس میبینیم که ریا ریشه در عواملی چون سودجویی، ترس و خلاصه عدم ایمان و اعتماد دارد.
حسد، به عنوان یکی از مسائل مهم و تاثیرگذار بر دورویی است، حسد یکی از ریشههای دورویی است که باعث میشود ارتباطات به شکل مفید و مؤثری صورت نپذیرد. کسانی که دو روی متفاوت دارند و صادق نیستند به جای عقل ارتباطی، عقل ابزاری دارند. شخصی که دارای عقلانیت ابزاری است، کنشهای عقلانی او معطوف به هدف بوده و این بدان معناست که فرد دورو، رفتارهایی انجام میدهد که نیت او متوجه هدفهای سودجویانه اوست و باتوجه به اینکه هدف، وسیله را توجیه میکند و برای رسیدن به هدف میتوان از هر ابزار و وسیلهای استفاده کرد، این نوع رفتار مخصوص افراد دورو است. دوگانگی رفتار و گفتار، ناهماهنگی شناختی را ایجاد میکند که همان دورویی است. آبراهام لینکلن، در بخشی از گفتههای خود میگوید: من برای اینکه دشمنم را نابود کنم با دورویی از راه دوستی به او نزدیک میشوم! فرد ریاکاری که دستش برای همگان رو شده میتواند، آدم خطرناکی باشد. او ممکن است برای بازسازی روابط از دست رفتهاش دوباره به رفتارهای ریاکارانه رو بیاورد اما دیگر نباید گول حرفها و رفتارهای او را خورد چون یک فرد ریاکار همیشه ریاکار است.حضرت علی (ع) در روایتی میفرماید: با آدمهای دورو، حریص و بخیل مشورت نکنید؛ این افراد نه تنها راه صحیح را به شما نشان نمیدهند بلکه شما را نیز از مسیر درست گمراه میکنند. کسانی که از دورویی برای پیمودن پلههای ترقی استفاده میکنند موجب میشوند کارایی و بهرهوری پایین آمده و در جامعه کارشکنی زیاد شود که این مسئله مانعی برای رسیدن به اهداف است.
علم روانشناسی ریاکارها را به چهار دسته تقسیم میکند که وضعیتشان آنقدر پیچیده است که گنجاندن مصداقها در این چهار قالب تمرکز زیادی میخواهد.
دسته اول آنهایی هستند که نامشان را کنار گذاشتهاند؛ «دوروهای صادق ظاهری»، همان آدمهایی که ادعاهایشان با رفتار و اعمالشان در تضاد است یعنی وقتی در میان مردم هستند یک چیز میگویند و در عمل بر خلاف آن رفتار میکنند اما اینها در عین حال صادق نیز هستند چون اگرچه عملشان با آنچه میگویند در تضاد است اما به آنچه انجام میدهند ایمان دارند. دسته دوم «دوروهای صادق باطنی» هستند که مثل گروه قبل باورهایشان با رفتارشان در تضاد است با این تفاوت که این گروه با خود صادق هستند و میدانند در باطن چه جور آدمی هستند. دسته سوم و چهارم ریاکارها البته پیچیدهتر از دو گروه دیگرند و روانشناسان آنها را دو روی متقلب میدانند که حتما کنار آمدن با آنها سختتر از دو دسته قبل است؛ «دوروهای متقلب ظاهری» نه فقط ادعایشان با رفتارشان متضاد است بلکه ادعای این افراد نیز با باورهایشان یکی نیست.درواقع این گروه از آدمها ادعا میکنند به مسائلی باور دارند در حالی که در درون هیچ اعتقادی به آن مسائل ندارند مثلا اینها نهتنها راستگو نیستند و دروغ میگویند بلکه اساسا به راستگویی نیز باور ندارند. ریاکارانی که لقب «صادق ظاهری» میگیرند اگر به رفتارهای ریاکارانه خود ادامه دهند تبدیل به ریاکاران متقلب ظاهری میشوند یعنی کسانی که رفتارشان با گفتارشان هماهنگ نیست و در باطن به آنچه در میان مردم میگویند نیز اعتقاد ندارند.
اما پیچیدهترین گروه ریاکاران دسته چهارم هستند که به آنچه میگویند عمل میکنند اما به آنچه میگویند باور ندارند، این گروه ریاکاران این چنین عمل میکنند چون سعی دارند همیشه دیگران را از خود راضی نگه دارند، حتی اگر قرار باشد دست به کارهایی بزنند که به آن اعتقاد ندارند. افراد دورو در برخی اوقات نیز دارای تزلزل گفتاری هستند، آنان ثبات رأی و شخصیت نیز ندارند و گاهی چنان صحنهپردازی میکنند که مخاطب میانگارد که حقیقت محض است. به راستی روباه خطرناکتر است یا گرگ؟ گرگی که مستقیم به چشمهایمان نگاه میکند و بیدرنگ حمله میکند یا روباهی که لبخند میزند و با ظاهری دلفریبانه فریبمان میدهد.
با اقتباس از : مجله زندگی ایده آل