19:22:36 - پنج‌شنبه 13 اکتبر 2016
همنوا با عاشورا / بخش هفتم
مظلومیت حسین،نه در عاشورا ،بلکه از ابتدای شکل گیری کینه ها به علی شکل گرفت.بعدها بودکه ائتلاف عصبیتهای شام و حماقتهای کوفه بر آتش آن دمید.

ریشه یابی واقعه
ارس رسا – مظلومیت حسین،نه در عاشورا ،بلکه از ابتدای شکل گیری کینه ها به علی شکل گرفت.بعدها بودکه ائتلاف عصبیتهای شام و حماقتهای کوفه بر آتش آن دمید.
چه بر سر امت آمده بود که از ابن ملجم هم شهید ساختند و شهادت علی در محراب را،مایۀ شگفتی دانستند که مگر علی نماز می خواند ؟
بنابر این،وقتی که کوفیان بر پیکرمطهر شهداء اسب می تاختند و پشت نیزه های حامل رئوس مطهر شهداء،سرود شادمانانۀ تکبیر می خواندند،دیگر،کار از کار گذشته بود و بر سر امت اسلامی آن بلایی که نباید میامد،آمده بود.مردمی که علی را در کوفه تنها گذاشته بودند،امکان نداشت که فرمانبر پسر او در کربلا باشند.
مظلومیت در آنجا شکل گرفت که علی،بدون سلاح و زره به میان موج انبوه لشکر مسلح جَمَل آمد و از درِ حکمت فرمود:
« ….آخر این چه کاری است که می کنید، به جانم سوگند، شما، سلاح و سپاه و سوارانی بزرگ برای جنگ با من فراهم آورده اید،اما آیا عذری هم برای پاسخ به پیشگاه خدا آماده ساخته اید؟و سپس به آرامی ادامه داد از خدا پروا گیرید ومثل آن زن،نباشید که رشته های خود را پس از بافتن،پنبه می کند. و در انتهای این مذاکرۀ نا امید و بی سرانجام، به تلخی و اندوه پرسید.چرا همسر پیامبر اکرم را از پردۀ خود بیرون آورده و به دشت و بیابان جَمَل کشانده اید؟»
پاسخی که شنید این بود:
« او برای اصلاح امور امت آمده است،ابالحسن »
تبسم تلخی کرد و گفت:
«ابامحمد،به خدا سوگند،او برای اصلاح امور خویش هم ناتوان است،چه رسد به اصلاح امور امت!»
از زمانیکه بیعت کنندگان با علی،دریافتند که از کیسۀ بذل و بخشش و امارت بصره و کوفه و… خبری نیست این مظلومیت آغاز گشته بود. برداشت خام همزمانه های او بود که سخنش را جدی نگرفته بودند.
مظلومیت علی و حسین از زمانی آغاز شد که حتی« ابن عباس» هم در رویارویی با مردان جَمَل تردید کرد و گفت آیا اینها باطلند و تو بر حقی یا امیر المومنین؟!
و علی فرمود:
« معیار تو برای حقیقت چیست ابن عباس؟»
گفت:
« آخر،آنها مردان بزرگی هستند و… »
فرمود:
«ابن عباس،آیا تو حقیقت را با مردان می سنجی یا مردان را با حقیقت؟»
شریعتی چه بجا گفته است که همین یک جمله برای اثبات بزرگی علی در طول تاریخ کافیست.
حسین در دامن چنین فضیلتی بزرگ شده بود و علی بر بلندای آن افتخاری ایستاده است که حسین درکربلا آفریده است..
به جز ازعلی که آرد، پسری ابوالعجایب،
که عَلَم کند به عالم شهدای کربلا را؟
امثال مُغیره بن شعبه، شریح قاضی و…. باید میدانستند که علی در مقابل سود جویی های آنها به حقیقت پناه خواهد برد :
«…مُغیره، من در دینم مداهنه نمی کنم، از اینگونه مشاوره ها ومصلحت اندیشی های سودجویانه با من بپرهیز…..»
امکان نداشت،که کینه های آنها نسبت به علی از دلشان پاک می شد ودر فرصتی که در کربلا بدست می آوردند از فرزند او انتقام نمی گرفتند.
از وقتی در صفین،قرآنها بر سر نیزه کردند و در اردوگاه علی، بذر تردید پاشیدند و تاکید وتصریح پیامبراکرم (ص) برشقاوت قومی که«عماریاسر»را به شهادت می رساند، وارونه تفسیر شد و علی را بانی شهادت او نامیدند،این مظلومیت آغاز شده بود.امویان،شعور امت را نشانه گرفته بودند
قهری که به واسطۀ شهادت عمار یاسر باید،بر سر معاویه می بارید،اکنون به تیغ جهالتی بدل گشته و به روی علی کشیده می شد.
سه دسته ای از دارندگان حرص و آز و تقلب ونفاق و عصبیتهای خشک که علی در طول زندگی و خلافتش ازخود طرد کرده بود،دوباره درکربلا به هم رسیدند و رویاروی حسین قرار گرفتند.این بار تیغشان زهر آگینتراز قبل بود.
و چه باید گفت از سر آغاز شکل گیری این مظلومیت در ماجراهای دور که باید بر آن تنها گریست و از خود امیرالمومنین پیروی کرد.
« خار در چشم و استخون در گلو»

ادامه دارد…
مالک رضایی

تازه های خبر
آمار وبسایت
  • بازدید امروز: 2209
  • بازدید دیروز: 2543
  • کل بازدیدها: 4949594
وب لوکس موسسه خیریه آرزو وب لوکس وب لوکس وب لوکس وب لوکس
چندرسانه اي